مقاله تأثیر تکنولوژی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی
مقدمه:
دستگاه تعلیم و تربیت نه تنها در ایران ، بلکه در سایر ممالک جهان وظیفة سنگینی رابر عهده دارد. سرمایه گذاری برای تربیت نیروی انسانی کارآمد که در بخش های مختلف جامعه مشغول به کار خواهند شد. دورة ابتدایی که به عنوان زیر بنای نیروی کار جامعه به شمار می رود باید از آموزش صحیح ومناسبی برخوردار باشد تا بتواند پاسخگوی نیازهای رو به گسترش جامعه باشد.
بنابراین مطالب آموزش داده شده باید به صورت کاربردی در زندگی روزمرة کودک قابل استفاده باشد. لذا برای رسیدن به این مقصود استفاده از وسایل کمک آموزشی از نیازهای اولیه و مهم این دوره به شمار می رود زیرا تدریسی که حتی الامکان حواس بیشتری را در یادگیری جلب نماید موفق تر است. علاوه بر آن بعضی از مفاهیم و واژه ها را نمی توان به دانشآموزان فهماند و در زندگی روزمرة آنها نیز نمونه های مشابهی وجود ندارد که با استفاده از آنها مطالب را قابل فهم کرد. در این گونه موارد باید از فلیمهای آموزشی که مفاهیم را به صورت ملموس و واقعی ارائه می دهند استفاده نمود.
از طرف دیگر چون دانش آموزان یک کلاس تواناییهای فکری متفاوتی دارند. معلم نمی تواند با برنامة کلاس همة آنها را قانع کند. کتابهای درسی نیز در حد توان دانش آموزان متوسط تنظیم می شود. لذا معلم بایداز وسایل کمک آموزشی متنوع نظیر پوسترـ مجله ـ کتاب و … استفاده کند. بنابراین استفاده از وسایل کمک آموزشی می تواند نقش بسیار ارزنده ای در جلوگیری از افت تحصیلی و یادگیری مطالب درسی ایفا کند. تکنولوژی وکاربرد آن امروزه آنچنان گسترش یافته است که می توان به جرأت گفت که جدا کردن آن از آموزش نوین محال می باشد و استفاده از وسائل در آموزش این امکان را به معلم می دهد که با اطمینان و آسودگی بیشتر به تدریس مفاهیم علمی و عملی بپردازد.
دونالد پی ایل در این زمینه گفته است که استفاده از تکنولوژی در امر تدریس به مثابة استفاده از قایق برای رد شدن از دریا بوده و بیان این نظریه اهمیت استفاده از ابزار تکنولوژی را نشان می دهد.
فرآیندها نوع اجزاء یا محتوایی را که باید برای رسیدن به هدف بکارگرفته شوند . معین می سازند.
سیستم ها در سطح وسیع تری از محیط خود عمل می کنند که این سطح وسیعتر را سیستم برتر می گویند. به عبارت دیگر هر سیستم جزئی از سیستم بزرگتری است. سیستم جزء را خرده سیستم و سیستم بزرگتر را سیستم برتر آن سیستم می گویند. مثلاً در دبستان خرده سیستمی از نظام آموزش ابتدایی است. پس نظام آموزش ابتدایی سیستم برتر دبستان است.
نظام آموزشی ابتدایی در حالی که سیستم برتر دبستان است ،خود سیستمی از نظام آموزش وپرورش است.
برای روشن شدن رابطة بین هدف ، فرآیندها و اجزاء یک سیستم کلاس درس را تحلیل می کنیم. هر کلاس درس یک خرده سیستم است. اجزاء در حال تعاملش یعنی دانش آموزان ، معلم ،تخته سیاه ،کتابها، نقشه ها ، و سایر موارد دیداری ـ شنیداری همه برای رسیدن به هدف کلاس که یادگیری است خدمت می کنند.بسیاری از سیستمهای کلاسی از اجزائی خارج از کلاس برای رسیدن به هدف بهره می گیرند.
مثلاً بسیاری از آنها از افراد متخصص کمک می گیرند که در کلاس حضور یابند و در رابطه با درس به معلم کمک کنند، یا بچهها را به گردش علمی میبرند. درحقیقت هرعاملی که در پیشبرد هدفهای یادگیری کاربرد دارد .یک عنصر بالقوه سیستم کلاس به حساب می آید. فرایند کلیة فعالیتها و عملکردهایی را که اجزاء یک سیستم برای پیشبرد هدف به آن اشتغال می ورزند در برگیرند.بعضی از فرآیندهایی که در سیستم کلاس جریان دارند روشها وفنون تدریس هستند که می توانند خواندن، بحث کردن و فلیم دیدن، حل مسأله، پژوهش و … را در بر می گیرند. در کلاس درس اجزاء و فرآیندها بسیار هستند وهمه با هم در ارتباط ودر حال تعامل یا کنش متقابل هستند.
بدون کوشش برای سازماندهی و توجه به این اجزاء و فرآیندها سیستم با حداکثر کفایت خود کار نخواهد کرد. برای این که یک سیستم با حداکثر کفایت خود کار کند باید کلیة اجزاء موردنیاز خود یا اجزاء جایگزین را در اختیار داشته باشد و به جنبه ها یا ابعاد مختلف این اجزاء توجه کند. باید دانست که یکی از اساسی ترین عوامل رشد آموزش و پرورش یک کشور انتقال مفاهیم به طور کلی می باشد. تکنولوژی فن انتقال بوده که متعلم را آماده عرصة علمی و صنعتی و … می کند.
ضرورت و اهمیت تحقیق:
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: « الکتب ساتین العلماء ( کتابها باغها و بوستانهای دانشمندان هستند.) » این حدیث اهمیت کتاب را به عنوان رسانة آموزشی آشکار میسازد و می توان اهمیت کتاب را به اهمیت رسانه های آموزشی تعمیم داد و این نتیجهگیری را کرد که رسانه ها و ابزار آموزشی باعث شکوفایی و پرورش اذهان و در نتیجه پیشرفت و ترقی دانش آموزان در امر تحصیل می شوند و همین رسانه ها و تکنولوژی آموزشی ما را متقاعد می سازد که به بررسی تأثیر آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان توجه کنیم.و ما نیز برآن شدیم تا با یاری خدا بتوانیم به گونه ای هر چند ناچیز این حقیقت علمی را برای معلمان ومربیان تعلیم و تربیت روشن کنیم که به راستی تنها سخنرانی ومتکلم وحده بودن در کلاس کافی نیست و باید برای تربیت نسل جوان و آینده سازان جامعه از شیوه های نو و رسانه های مختلف آموزشی بهره گرفت.
مقدم برتغییر روشها و برنامه ها و تجدید نظر در برنامه ها ، بایدتغییر در عقاید و نگرشها و دادن دیدی نو به مسؤلان و ایجاد تصورات ذهنی جدید، در رده های مختلف مد نظر قرار گیرد. ناگزیر باید در آموزش روشهای جدید را به کار بست و از تازه ترین امکانات تکنولوژیک بهره گرفت. اما سؤال این است که : درحال حاضر دلایل به کار نگرفتن تکنولوژی آموزشی یا به عبارت دیگر موانع کاربرد تکنولوژی آموزشی در آموزش کدام است؟
اینک به اجمال به چند دلیل یا مانع مهم و بارز می پردازیم :
تکنولوژی آموزشی:
تکنولوژی آموزشی چیست؟ یک هدف ، یک وسیله ،یک شیء یا یک تکنیک ؟
بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت ،تکنولوژی آموزشی را در برابر استفاده از آخرین وسایل و ابزار یا سخت افزار می نگرند که تکنولوژی های دیگر بر پیکر آموزش و پرورش وارد کرده اند. بر اساس این نگرش هرگاه مطلبی دربارة تکنولوژی آموزشی مطرح می شود. بالافاصله کاربرد عظیم و پر زرق و برق سخت افزارهایی که شناخته شده نیستند مانند تلویزیونهای مدار بسته و کامپیوترها و وسائل پیچیده در ذهن تداعی می شود.
حال آن که با تکیه بر یک تعریف اصولی از موضوع ،تکنولوژی آموزشی چیزی برتر و بالاتر از وسیله ای است که بکار می رود. بنابراین تکنولوژی آموزشی عبارت است از «طرح برنامة آموزشی اجرا و طرح ارزشیابی از مراحل مختلف یادگیری و آموزشی با توجه به هدفی خاص و بر مبنای روش منطقی و منظم.» این روش منظم و منطقی براساس تحقیق ومطالعه روی راههای یادگیری بر مبنای روش ارتباط منابع انسانی و غیر انسانی که بتواند آموزش مؤثرتر و صحیح تری ارائه دهد بیان شده است.
تعریف اول: تکنولوژی عبارت است از تنظیم کاربرد و ارزشیابی تکنیک ها و ابزارهای آموزشی به منظور بهبود افزایش کیفیت یادگیری انسان.
تعریف دوم: تکنولوژی آموزشی عبارت است از کاربرد یافته های علمی دربارة یادگیری و شرایط یادگیری که از تکنیک آزمونهای تجربی استفاده میکند.
تعریف سوم: تکنولوژی آموزشی عبارت است از روشهای سیستماتیک طراحی اجرا و ارزشیابی کل فرایند تدریس و یادگیری با توجه به هدفهای مشخص آموزشی و با استنادبه پژوهشهای مربوط به یادگیری انسان و علوم ارتباطات و کاربرد منابع انسانی و غیر انسانی به منظور تدارک آموزش مؤثرتر، سریعتر و اساسی تر که این تعریف کاملترین تعریفی است که برای تکنولوژی آموزشی می توان پذیرفت..
توجه به این نکته ضروری است که در تحلیل هر سه تعریف بر وظیفة اصلی و واقعی تکنولوژی آموزشی یعنی افزایش کیفیت یادگیری تأکید شده است.
یادآوری می شود که درباره «افزایش کیفیت یادگیری» و همچنین طراحی و تولیدمواد آموزشی لازم است معلمان ارجمند با مبانی و اصول یادگیری و نحوة برقراری ارتباط انسان با پیرامون خود آشنا شوند تا بتوانند آگاهانه از روی تدبیر و به طور منطقی برنامه های آموزشی خو را طراحی کنند.
پیشرفت تحصیلی:
معلومات یا مهارتهای اکتسابی عمومی یا خصوصی در موضوعات درسی است که معمولاً به وسیلة آزمایشات یا نشانه ها و یا هر دو که معلمان برای دانش آموزان وضع می کنند، اندازه گیری می شوند.
فعالیت دانش آموزان در موضوعات مدرسه مانند خواندن ، حساب کردن و غیره.
یادگیری: تغییری است که برای تجربه و آزمایش در رفتار موجود زنده پدید می آید که با مهارتهای آموخته شده در مسائل علمی و تربیت بدنی و … همراه است.
متغیرهای وابسته و مستقل :
متغیر وابسته: پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متغیر وابسته است چرا که متغیر آن بستگی به تکنولوژی آموزشی دارد وبه کارگیری تکنولوژی باعث افزایش آن و به کار نبستن تکنولوژی باعث افت آن می شود.
متغیر مستقل: تکنولوژی آموزشی متغیر مستقل ماست که باعث تغییر پیشرفت تحصیلی می گردد.
تکنولوژیست و مشاورین روشهای تدریس :
عبارت است از متخصصین مربوط به رسانه ها و طراحیهای آموزشی یه در مدارس برای مؤثر ساختن یادگیری با معلمان همکاری می نمایند.
تاریخچه و مفهوم تکنولوژی آموزشی :
تکنولوژی آموزشی به معنای اعم چیز تازه ای نیست ، قدمت آن را می توان هم زمان با قدمت تعلیم و تربیت دانست اما تکنولوژی آموزشی به معنای خاص خود کمتراز یک قرن است که مورد توجه متخصصان تعلیم وتربیت قرارگرفته است . در طول این مدت برداشت از مفهوم تکنولوژی همواره متفاوت بوده است.
گروهی تکنولوژی آموزشی را کار با ابزارهایی مانند انواع پروژکتورها وفیلم می دانند ودسته ای دیگر تصورشان ازاین رشته کاربرد مواد آموزشی است ومی گویند کاربرد هر ماده ای درآموزش اعم از گچ یا ابزار بسیار ساده معلم ساخته تا پیچیده همه استفاده ازتکنولوژی درآموزش است . بعضی دیگر کاربرد روشها و فنون مختلف تدریس و طراحی درس را تکنولوژی آموزشی می دانند. گروهی نیز تکنولوژی آموزشی را بسان معجزه ای می دانند که قادر است مشکلات آموزشی ناشی از فضای کم، تعداد زیاد دانش آموزان ، عدم کارایی معلمان را حل کند.
گروهی نیز تکنولوژی آموزشی را به عنوان جزئی از فلسفه حاکم بر برنامه ریزی یک کشور می دانند.
مسائل و مشکلات تکنولوژی آموزشی در جهان سوم:
آن چه وارد کشورهای جهان سوم محصولات صنعتی و پر زرق وبرق مؤسسات آموزشی غربی بوده به همین دلیل جز در چند کشور مثل الجزایر و هندوستان اثر بخشی چندانی همچون کشورهای غربی از خود نشان نداده است. این عدم موفقیت معلول بیشماری است که اهم آنها عبارتند از :
1ـ عدم وجود تحقیقت علمی در زمینة ثمر بخشی و اثرات تکنولوژی آموزشی در تعلیم و در نتیجه عدم اعتقاد و توجه به مسئولان آموزش وپرورش در کاربرد آنها.
در کشورهای جهان سوم باید جداً از هرگونه تجربه و پیشداوری خاص ممالک صنعتی پیشرفته صورت گیرد والا در مقام وسایل و مواد وصلة ناجوری بر پیکر آموزش خواهد بود و اثر خود را بر جای نخواهد گذاشت.
2ـ عدم توجه به ویژگی ها و نیاز جامعه و گرایش کورکورانه به ابزار وسایل آموزشی امکانات و نوآوری های تکنولوژیک را تنها در صورتی باید در یک نظام آموزشی به کار گرفت که جوابگوی احتیاجات راستین آن جامعه باشد.
بکار بردن ره آوردهای تکنولوژی نباید به خاطر اسم و رسم آنها مورد توجه قرار گیرد و باید دید چگونه در چه شرایطی به چه میزانی و با چه هزینه ای می توان از امکانات و ابداعات نوین استفاده کرد.
باید دید مسائل اساسی کدامند و به چه وسایلی و روشهایی حل می شوند . مسائل آموزشی باید با این روشها حل شوند نه وسیله بی مصرف و تجملی باشد.
3- عدم توجه به امکانات و مسائل آموزشی بومی و محلی.
به دلیل اینکه امکانات محلی کشورهای درحال توسعه دارای نتایج فوریتر و قاطعتر هستند.
4- عدم اعتقاد ومهارت معلمان به فرآیند و کاربرد تکنولوژی .
در کاربرد تکنولوژی آموزشی اکثر معلمان از خود مقاومتهایی را نشان می دهند
الف ـ عدم آشنایی معلمان به مفاهیم درست تکنولوژی آموزشی و کاربرد وسایل و ابزارهای آموزشی سهولت و سادگی کاربرد روشهای سنتی و قدیمی.
ب ـ ابهام در اهداف آموزشی ، سوء تفاهم و یا سوء تعبیر دربارة روشهای اصلاحی ، دلبستگی ها و عادات یا روشهای قدیمی و سنتی.
ج ـ هراس در برابر وسایل و ابزار جدید . معلمان اغلب نگران هستند که مبادا تکنولوژی آموزشی به جای کمک و گسترش حرفة معلمی جانشین آنها شود.
معلم از رقابت یک حریف غیر انسانی و شکست ناپذیر که محتوی غنی تری نیز دارد ، وحشت دارد. آنان با حضور تکنولوژی آموزشی قدرت و نفوذ خود را در کلاس درس و نیز استقلال عمل و خصوصیات حرفه ای خود را در معرض خطر می بینند.
د ـ نبودن انگیزة کافی در بهره گیری از تکنولوژی آموزشی که به نوعی با انگیزههای شغلی ارتباط دارد.
ه ـ نبودن روال کار منظم و سیستماتیک که خود سبب می شود بعضی از ابزارها و وسایل که برای رسیدن به هدف اصلی باید مورد استفاده قرار گیرند خود هدف واقع می شوند.
و ـ مسائل اقتصادی معلمین : رفتن معلمان به دنبال شغل دوم برای تأمین معاش زندگی هم یکی از علل عمده عدم کاربرد تکنولوژی آموزشی است.
ز ـ اعمال شیوه های نادرست غیر علمی و ناآگاهانه مدیریت نسبت به مفهوم و نقشی که تکنولوژی آموزشی در پیشبرد اهداف آموزشی دارد محافظه کاری عده ای در قبال هر گونه تحول و تغییر روشها وبهره گیری از تکنولوژی آموزشی در امر یادگیری و یاد دهی.
ح ـ نبودن نظام ارزشیابی صحیح از کار معلمان به طوری که تفاوتی بین آنها از نظر کاری وجود ندارد.
زـ کمبود امکانات مالی و اقتصادی به منظور ایجاد و تجهیز فضای آموزشی مناسب.
ط ـ ساختار نامناسب نظام تعلیم و تربیت فعلی که از یک نظام محوری برخوردار است.
در عمل از بکارگیری تکنولوژی آموزشی به معنای جدید آن بی نیاز وجد است.
ک ـ نبودن الزام های قانونی و عدم شرایط محیطی وموقعیتی مساعد برای یادگیری به کمک تکنولوژی آموزشی.
ل ـ آگاه نبودن معلمان و مربیان به تأثیر آن در فرآیند یادگیری و تدریس.
م ـ جایگزینی غلط تخصص ها که سبب هدر رفتن سرمایه های ملی می شود و میزان بهره دهی افراد را در جامعه به حداقل کاهش می دهد.
ن ـ افزایش جمعیت مدرسه رو نبود برنامه ریزی لازم و توسعه و تجهیزات مدارس مطابق افزایش جمعیت.
تعریف تکنولوژی آموزشی:
از تکنولوژی آموزشی تعاریف گوناگونی به عمل آمده در سالهای اوائل دهه 1950 که سالهای شروع گسترش تکنولوژی آموزشی می باشد تکنولوژی آموزشی را آن رشته از فعالیتهای سیستمیک می دانستند که ماشین مواد و تکنیک را برای رسیدگی به اهداف آموزش و پرورش به یکدیگر نزدیک کند
تعریفی از تکنولوژی آموزشی که اکنون تقریباً مورد پذیرش همه است تعریف جیمز براون از تکنولوژی آموزشی است.2
« ارگاردیل » مقولة تکنولوژی آموزشی را چنین شرح می دهد:
تکنولوژی آموزشی بهره گیری صرف از فیلم ،نوار، عکس، کامپیوتر، ابزارهای شبیه سازی نیست بلکه منظور استفاده از هر وسیله ممکن جهت مساعدت به یادگیرنده است تا بتواند استعدادهای بالقوه خود را بشناسد.
دکتر داریوش نوروزی : « انسان به عنوان یک گیرندة سیستمی که می تواند رخدادهای پیرامونش را از طریق حواس مختلف دریافت دارد معرفی می شود.» او چگونگی شکل گیری یادگیری را در این روند روشن می سازد و برای تشریح چنین روند علمی چند را که نقش اساسی در یادگیری به عهده دارند به کار می گیرد.
یادگیری شناخت ادراک حس توجه وی تکنولوژی آموزشی را رویکرد سیستمی ای می داند که جریان یاد دهی ـ یادگیری را کنترل می کند وی با توجه به شکل گیری جوامع که در قرن 19 اختراع چاپ به اوج خود می رسید و اکنون ماهواره های آموزشی نقش انتقال اطلاعات را به عهده دارند.
رشد گسترش سریع اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی تأکید ورزیده و راه رسیدن به گسترش سریع را انقلاب در آموزش و به کارگیری تکنولوژی آموزشی می داند.
از مجموعه تعاریف فوق چنین بر می آید که تکنولوژی آموزشی روشی است برای ارتقاء کیفیت فرآیند یاد دهی ـ یادگیری که از یافته های علوم دیگر چون روانشناسی و مدیریت و روابط انسانی استفاده می نماید. این علم به فعالیت آموزش با نگرش سیستمی برخورد می نماید و تمامی جریان آموزشی را در بر می گیرد.
خصایص تکنولوژی آموزشی عبارتند از:
1 ـ تعیین و تبیین اهدافی که معلم باید به آنها برسد.
2 ـ کاربرد اصول و فراگیری، تجزیه و تحلیل و ساختن مواد درسی که باید آموزش داده شود.
3 ـ به کاربردن روشهای مناسب برای ارزشیابی میزان اثر بخشی دروس و مصالح کار از خلال در حد موفقیت دانش آموزان.
سیستم یادگیری و تدریس:
نظام آموزشی:
نظام آموزشی عبارت است از مجموعه ای از عوامل نظیر برنامة درسی ، مدرسه، معلم، فراگیر، تجهیزات، مواد آموزشی و … است که در امر انتقال دانش مشارکت می کنند. این عوامل بر اساس فلسفه مسلط اجتماعی،سیاست آموزش رسمی و استراتژی روشن آموزشی و هدفهای خاص اجتماعی در کنار یکدیگر قرار می گیرند.
سیستم آموزشی:
باناتی واژة معادل سیستم را چنین بیان می کند. مجموعه ای از اشیاء که به وسیلة نوعی تعامل یا وابستگی متقابل و منظم وحدت یافته اند، یک کل ارگانیک یا سازمان یافته چون منظومة شمسی یا یک سیستم تلگراف جدید. از این تعرریف چنین برمیآید که سیستم یا به صورت طبیعی موجود است مانند منظومة شمسی یا انسان آنها را ساخته است مانند : «سیستم تلگراف»
در بعضی از سیستم ها هم از سیستم طبیعی استفاده شده است و هم از سیستم انسان ساخته مانند مراکز تولید برق به وسیله آب ، سیستم های انسان ساخته معمولاً برای رسیدن به هدف معینی به وجود می آیند، پس می توان آنها را « مجموعه سازمان یافته ای از اجزاء متعامل و مرتبط که عمداً به وجود آمده تا به شکل وحدت یافته ای هدفهای معینی را متحقق سازد.» دانست.مطابق این تعریف در هر سیستم اجزایی وجود دارند که به هم مربوطند وبه طور دائم با یکدیگر در حال کنش متقابل یا متعادل هستند. این اجزاء محتوای سیستم هستند. اجزاء کارهایی را انجام می دهند که به هر کدام از آن کارها یا فعالیتها فرآیند گفته می شود. انجام این کارها یا فرآیندها برای رسیدن به یک هدف معین است. این هدف به وسیله انسان و از قبل تعیین شده است.
در هر سیستم ، هدف فرآیندهای لازم یا کارهایی را که باید انجام شوند تعیین می کند و فرآیندها نوع اجزاء یا محتوایی را که باید برای رسیدن به هدف به کار گرفته شوند معین می سازند. سیستم ها در سطح وسیع تری از محیط خود عمل می کنند که این سطح وسیع تر را سیستم برتر گویند. به عبارت دیگر هر سیستم جزئی از سیستم بزرگتری است. سیستم جزء را خرده سیستم و سیستم بزرگتر راسیستم برتر آن سیستم گویند. مثلاً دبستان خرده سیستمی از نظام آموزش ابتدایی است پس نظام آموزش ابتدایی سیستم برتر دبستان است. نظام آموزشی ابتدایی در حالی که سیستم برتر دبستان است، خود خرده سیستمی از نظام آموزش و پرورش است.
برای روشن شدن رابطة بین هدف ، فرآیندها و اجزاء یک سیستم کلاس درس را تحلیل می کنیم . هر کلاس درس یک خرده سیستم است. اجزاء در حال تعاملش یعنی دانش آموزان ، معلم ، تخته سیاه، کتابها، نقشه ها و سایر مواد دیداری ـ شنیداری همه برای رسیدن به هدف کلاس که یادگیری است خدمت می کنند. بسیاری از سیستم های کلاسی از اجزایی خارج از کلاس برای رسیدن به هدف بهره می گیرند.
مثلاً بسیاری از آنها از افراد متخصص کمک میگیرند که در کلاس حضور یابند و در رابطه با درس به معلم کمک کنند ، یا بچه ها را به گردش علمی می برند. در حقیقت هر عاملی که در پیشبرد هدفهای یادگیری کاربرد دارد یک عنصر بالقوه سیستم کلاس به حساب می آید.
فرآیند کلیه فعالیتها و عملکردهایی را که اجزاء یک سیستم برای پیشبرد هدف به آن اشتغال می ورزند در بر می گیرند. بعضی از فرآیندهایی که در سیستم کلاس جریان دارند روشها و فنون تدریس هستند که می توانند خواندن ، بحث کردن، فیلم دیدن، حل مسأله پژوهش و … را در بر گیرند.در کلاس درس اجزاء و فرآیندها بسیارند و همه با هم در ارتباط و در حال تعامل یا کنش متقابل هستند.بدون کوشش برای سازمان دهی و توجه به این اجزاء و فرآیندها سیستم با حداکثر کفایت خود کار نخواهد کرد. برای این که یک سیستم با حداکثر کفایت خود کار کند. باید کلیة اجزاء مورد نیاز خود یا اجزاء جایگزین را در اختیار داشته باشد و به جنبه ها یا ابعاد مختلف این اجزاء توجه کند.
سیستم کلاس هم عملکردش مانند سایر سیستم هاست، یعنی باید کلیة اجزاء مورد نیاز خود یا اجزاء جایگزین را در اختیار داشته باشدو به جنبه ها یا ابعاد مختلف این اجزاء توجه کند. سیستم کلاس هم عملکردش مانند سایر سیستم هاست، یعنی باید کلیة اجزاء مورد نیاز خود را در اختیار داشته باشد و به ابعاد مختلف این اجزاء توجه کند . معلم جزئی از سیستم کلاس درس است. اگر به نیازها ، عواطف، سطح دانش و توانائی های او توجه نشود سیستم کلاس قادر نخواهد بود با حداکثر کفایت کار کند. در ضمن هر سیستم را می توان به وسیلة
الف ـ منبع انرژی یا درون داد.
ب ـ برون داد، تشخیص داد.
در سیستم آموزش و پرورش ایران، درون داد، کلیة دانش آموزان هستند.
بخش هایی که این درون داد یا انرژی را تغییر می دهند معلمان ، روشها ، ابزار ، فضاها و کلیة امکانات به کار گرفته شده هستند. برون داد آموزش و پرورش فارغ التحصیلان می باشند. اگر فارغ التحصیلان ، اطلاعات، مهارتها و نگرشهای لازم برای سیستم برتر یا جامعه را کسب نکرده باشند اشکال در سیستم آموزشی است . در اینجاست که می گویند سیستم برتر باید کفایت بازده خود را تضمین کند و گرنه باید دگرگون شود. اگر فارغ التحصیلان نظام آموزشی یک کشور نتوانند نیازهای جامعه را برآورده سازند اشکال در نظام آموزشی است و این نظام گاه با تغییرات درون سازمان می تواند بهبود یابد و گاه به طور کلی باید دگرگون شود تا آنجا که بتواند تضمین کند که بازده یا برون داد آن مطلوب است.
که همیشه به کلاس درس به عنوان یک سیستم بنگریم ، کلیة اجزاء آن را در نظر خواهیم گرفت که همیشه کلاس درس برای رسیدن به هدف معین باید کار کند ، داشتن نگرش سیستمیک به امر آموزش سبب خواهد شد که کل آموزش و یادگیری با هم در نظر گرفته شوند. و کلیة اجزائ سیستم یعنی دانش آموز ، معلم ، محتوای برنامه ها ، ابزارها و روشهای ارزشیابی با هم و برای رسیدن به هدف معین باید به کار گرفته شوند. عدم حضور یک جزء یا عامل جایگزین آن سبب می شود که در فرآیندهای تعیین شده برای رسیدن به هدف اخلال ایجاد شود.
طراح برنامه یا معلمی که دارای نگرش سیستمیک به کلاس درس است. ابتدا هدفهایش را تعیین می کند و ابتدا تعیین می کند که کجا می خواهد برسد یا چه تغییری می خواهد در درون داد به وجود آورد. بعد از تعیین هدفها درون داد سیستم کلاس ، یعنی دانش آموز را مورد اندازه گیری قرار می دهد. یعنی تعیین می کند که دانش آموز دارای چه ویژگی هایی است. روال کسب این اطلاعات مختلف است این روالها می توانند استفاده از پروندة تحصیلی مصاحبه با والدین ،گفتگو با معلمین سابق دانش آموز ویا به کاربردن آزمون باشند. گاه اندازه گیری درون داد سیستم به کار می رود. پس از کسب اطلاعات به تعیین روال رسیدن به مقصدی می پردازد. سپس روال تعیین شده یا تدریس را اجرا می کند. آن گاه برون داد سیستم را می سنجد، یعنی عملکرد نهایی دانش آموز را اندازه گیری کرده ، با اندازه گیری رفتار اولیة مورد مقایسه قرار می دهد نتیجه بخش را تحلیل می کند و این تحلیل را برای بهبود فرآیندها و در نهایت بهبود عملکرد سیستم به کار می گیرد.
مقاله تربیت بدنی و تاثیر آن در پیشرفت تحصیلی
چکیده تحقیق
در تربیت، تنبیه به میزانی است که نوجوان را به خطای خود آگاه و راه آینده او را روشن کند امری ضروری است. ولی زیادهروی در معنی و توجیه تنبیه به نفع خود و متوسل شدن به کتک آن هم متناسب با میزان جرم خود دانشآموز غلط است.
در فصل مربوط به تنبیه و علل بکارگیری آن بطور گذرا اشاره شده است که تنبیه همه گاه به صورت زدن نیست؛ و تازه اگر کتک زدن هم ضروری باشد باید در مرحله نهایی تدابیری اندیشیده شود برای ایجاد اتاقهای مشاوره و یا ارجاع افراد به هستههای مشاوره متمرکز در ادارات و یا مراکز توانبخشی و روانکاوی.
و در مورد تنبیهاتی که به طریق ملامت و سرزنش صورت میگیرد آن هم در حضور جمع - فرق نمیکند در کلاس باشد و یا در جمع دبیران اتاق مدیر و یا در جمع در و همسایه ونزدیکان- نوعی افراط در تنبیه است که موجب پیدایش عقده از دبیران واولیای مدرسه و اجتماع و دلسردی از تحصیل و زندگی را موجب میشود.نوجوان بدین گونه یا از مدرسه میگریزد یا در برابر مربی و مربیان مربوطه میایستد و آنچه نباید بشود پیش خواهد آمد.
در طبقات پایین و فقیر جامعه رفتارها و نگرشهای نامطلوب خانوادهها مسائل کودکان و نوجوانان را دو چندان میکند. بویژه اگر تنبیه بدنی و ارضا نشدن نیازها و خواستههای فوری آنان همراه باشد. در این گونه خانوادهها چون کسب علم و معرفت هدفهای دراز مدتی را دنبال میکند، مورد توجه قرار نمیگیرد.
اغلب نوجوانان شهری بر اثر سوء رفتار خانوادهها و ناکامیهای درسی غالباً از مدرسه گریزان میشوند و به دستههای واخورده و ناباب جامعه، حتی جنایتکاران و قاچاقچیان میپیوندند و مسائل غمانگیزی را بوجود میآورند. و از آنجایی که خانواده یکی از اساسیترین ارکان ثبات روانی شاگردان به شمار میآید، در واقع باید گفت که میان ناراحتیهای خانوادگی و عقبماندگی درسی و خدای ناکرده گریزان بودن از خانه خود ارتباط بسیار نزدیکی وجود دارد.
اوضاعی مانند مطلاق، میخوارگی و اختلافهای شدید خانوادگی ممکن است آنچنان موجب ناراحتی بچهها شوند که نتوانند در امر تحصیل تمرکز حواس پیدا کنند. نگرش پدر و مادر نسبت به مدرسه و آینده زندگی در نگرش دانشآموز نسبت به درس و تحصیل تاثیر بسزایی دارد. پدران و مادرانی که درس را کاری بیهوده و اتلاف وقت تلقی میکنند ممکن است در فرزندانشان نیز همین قسم داوری پدید آید و در نتیجه برای آموختن و پیشرفتهای درسی هیچ گونه کوشش بکار نبرند.
از نظر مسایل عاطفی نیز طفل در خانه باید احساس کند که والدین با هم خوبند و سر ناسازگاری ندارند. به تجربه ثابت شده است که اگر کودک دعوا و اختلاف والدین را ببیند، بیش از هر چیز و هر وقت امنیت خود را در خطر احساس میکند. او نیاز به مرکزی دارد که در آن اضطراب و پرخاش نیست؛ تهاجم و برخورد وجود ندارد. بدین سان ضروری است که بین دو همسر درحالت، برخورد، ناسازگاری و دعوا نباشد و اگر هم هست لااقل از دید کودک مخفی باشد.در باب معلمان و مربیان نیز، همانگونه که انگیزش و روشهای آموزشی متناسب باعث پیشرفتهای تحصیلی شاگردان میشود، معلمان آزموده و ورزیده یا بیاطلاع و کم تجربه نیز تاثیری انکارناپذیر در موفقیت یا عدم موفقیت برنامههای درسی خواهند داشت.
رفتار سنجیده و شایسته معلم است که شاگردان را به درس علاقمند و کوشا میسازد و از طرف دیگر بر اثر بیتوجهی و سهلانگاری اوست که بازده کار شاگردان تنزل میکند و گاهی موجب ناکامی و فرار آنان از مدرسه میشود.
«اصولاً معلمی که با خود راحت نباشد قاعدتاً با کودک نیز راحت نخواهد بود. کشمکشهای درونی حاصل از مشکلات اقتصادی، شغلی و خانوادگی معلمان به نحوی میتواند روی دانشآموز جابجا شود و کودک معصوم قربانی تمایلات خشونتآمیز و تکانههای ناخودآگاه آنان گردد.»در مصاحبت با اولیای دانشآموزان نیز هر یک از معلمان عزیز، مدیران و معاونان مربیان پرورشی و مشاوران دستاندرکار مدارس باید از دری وارد صحبت شوند که به ضرر شخصیتی و استعدادی دانشآموز تمام نشود.
پس گزارش وضعیت رفتاری و درسی دانشآموز به ولی او از ویژگی و حساسیت خاصی برخوردار است. نباید تصور شود که نقاط ضعف فراگیر را به خانوادهاش گفتن، گره کور مشکلات را حل و باز خواهد کرد. در حال حاضر، گرفتاریهای خانوادهها مجال اندیشیدن و یا توجه به مسائل دوروبر را نمیدهد، چه برسد به این که چند مشکل یادگیری فرزندشان را نیز به آنها اضافه کنیم و تحویلشان دهیم. بعید نیست که اکثر اولیا روی توصیهها و سفارشات معلمان و مربیان آموزشگاه حساس میشوند و طبق همان توصیهها برنامهریزی میکنند که گفتیم برخی از این حساس بودنها به سرزنشهای خانواده و مسائل دیگر میانجامد.
لازم و شایسته است طرز بیان وضعیت نوجوانان به والدین تحت پوشش خاصی صورت گیرد و احیاناً اگر از رفتار و کردار آنها نیز شاکی باشند، سعی کنند به پدران و مادران راهحلهایی را توصیه کنند که مثلاً اگر زیاد درس بخوانند بهتر است؛ اگر فلان رفتار خود را ترک کنند بهتر است و ... ، نه اینکه از اول صحبت شروع به انتقاد کرده و نقاط مثبت نوجوان را نیز فدای قضاوتهای شتاب زده نموده و هر تصویه کنند که چرا اینطور است و چرا آنطور نیست؛ تنبل وبی توجه است، با دیگران ناسازگاری دارد؛ همه از دست او شاکی هستند؛ چندین بار از کلاس غایب شده و صدها نقاط منفی دیگر که این عمل از یک طرف والدین را نیز از حضور و سرزدن به مدرسه دلسرد کرده و از طرف دیگر همانطور که اشاره شد برخوردهای غلط و تند خانوادهها را بر روی خرد نوجوان هموار خواهد ساخت.فیالمثل، وقتی معلم و یا مربی و مسئوول آموزشگاهی با والدین در مورد نوجوان صحبت میکنند، خواه ناخواه پا در حریم رویاهای خانواده میگذراند. فرزند، چه بسا از نظر والدینش واپسین امید آنان برای یک آینده بهتر باشد.
شاید به واسطه او این رویا را در سر داشته باشند که به فراوانی و وفور برسند؛ افتخاراتی کسب کنند؛ از گمنامی رها شوند و در اجتماع جایی پیدا کنند، آنچه معلم درباره دانشآموز میگوید، بر احساسات ژرف والدین و خیالات در دل نهفتهشان اثر میگذارد. معلم با ملاحظه، از تاثیر کلامش آگاه است. او آگاهانه، از اظهار نظرهایی که ممکن است تصادفاً بر هم زننده رویاهای والدین باشد، پرهیز میکند.
... و این بهترین روش است اگر همه معلمان با ملاحظه باشند!!
بیایید ارزش کار معلمی را بدانیم. هیچ چیز همپایه کار معلم نیست.
همه دنیا و لذتهایش با لذات یک ساعت معلمی کردن برابری نمیکند.
گل، خوبترین، عزیزترین و لطیفترین آفریده خداست و از او خوبتر باغبان است. و معلم باغبان است.
اگر انسان والاترین آفریده خداست، معلم والاترین آفریده را شکوفا میکند؛ راستی چه کسی پرارجتر از معلم ...؟
مسائل دینی و مذهبی و احکام الهی و در راس آنها رهبران ما، همان معصومان و امامان، پیوسته راهگشای انسانها در مسیر زندگی و آینده بودهاند.
تعمق در رهنمودهای معصومین همواره ما را به صراطی هدایت کرده است که نتیجه آن سعادت این دنیا و آرامش روح روان ماست در آخرت.
در کنار این احکام دینی و سفارشات مذهبی، مکاتب مختلف بشری نیز در دیدگاههایی علمی و اجتماعی به نوعی خدمتی شایان به جامعه انسانها انجام میدهند.
یکی از مهمترین این مسائل که در دین اسلام و در مکاتب فلسفی و تربیتی بهای بیشتری به آن داده شده، تعلیم و تربیت نوع بشر است. بعضی از مهمترین هدفهای تربیتی در اسلام از همان آغاز عبارت بوده است از:
1- آشنایی با مبانی توحید، ایمان به خدا و بیزاری از شرک و بتپرستی.
2- پرورش افراد مسئوول و متعهد در برابر نظام فکری و اجتماعی موجود .
3- آشنایی با احکام قرآن و اسلام و تعهد به آنها.
4- فرا گرفتن علم و به کار بستن موازین عقلی و تفکر منطقی.
5- تربیت بر اساس تغییر وتحول(که صراحتاً در قرآن کریم به آن اشاره شده است.)
6- پرورش روح تقوا، عدالت و عمل صالح.
البته دین مبین اسلام در کنار این اهداف تربیتی و صدها مسائل دیگر خبر از پاداش و کیفر را نیز میدهد که ما از آن دو به عنوان دو اصل تشویق و تنبیه نام میبریم.
اصل تشویق و تنبیه به عنوان امری مسلم در تربیت اسلامی شناخته و پذیرفته شده است. همچنین در تربیت اسلامی، افراد در شرایط نامساوی با نتایج متفاوت مواجه هستند. حضرت علی (ع) در سفارش خود به فرمانروای مصر (مالک اشتر) چنین میفرماید:
«مبادا نیکوکار و بدکار پیش تو یکسان باشند؛ زیرا چنین روشی نیکوکار را از کار نیک دور ساخته و بدکردار را به کار بد سوق میدهد.»
همه مربیان از قدیم و جدید در دیدگاههای متفاوت برخی از جنبهها را که مرتبط با امر تربیت است، برشمرده و اجرای آن را از معلم انتظار داشتهاند. شهید ثانی میگوید: «باید شاگرد با چشم پدر حقیقی به معلم خود بنگرد».
و در جای دیگر با از حول ایشان به استناد منیه المرید شهید ثانی:
«و لاسکّ انّ المتعلّم افضل الاخوان بل الاولاد ... فانّ العلم قرب روحانّی و هو اجلّ من الجسمانی.
بدون تردید، شاگرد برترین دوست بلکه اولاد و فرزندان انسان است، چون علم و دانش قرب و پیوندی روحانی را به ثمر میرساند و قهراً از پیوند و ارتباط جسدانی والاتر است.»
و از نظر غزالی؛ وظیفه نخستین معلم، مهر و محبت به شاگردان است و باید معلم شاگرد را به منزله فرزند خود تلقی نماید.
پس کسی که میخواهد عهدهدار منصب تعلیم گردد، باید قبلاً مراتب صلاحیت و شایستگی خویش را برای احراز چنین مقامی فراهم آورده و باید این شایستگی در تمام مظاهر وجود او پدیدار باشد، یعنی سیما و چهره و طرز سخن گفتن و گفتارش نمایانگر اهلیت و شایستگی او برای احراز مقام تعلیم بوده، اساتید صالح نیز صلاحیت او را تایید و گواهی کنند.
لذا معلمان نمیتوانند تنها با توسل به گفتار، شاگردان خود را به رفتار نیک رهنمون گردانند، مگر آن که با رفتار و عمل، گفتار خود را تایید کنند. همچنان که امام صادق (ع) نیز میفرماید:«کونوا دعاه الناس باعمالکم و لاتکونوا دعاه بالسنتکم»(مردم را با رفتار خود به حق رهبری کنید، نه بازبان خویش.)
امیرالمومنین علیه السلام میفرماید: «هر کس خودش را منصب پیشوایی و رهبری مردم قرار داد لازم است قبل از تعلیم دیگران نفس خودش را اصلاح کند و باید تادیب و تربیت او بوسیله رفتارش، قبل از تادیب با زبانش باشد. کسی که معلم و تادیب کننده نفس خویش باشد شایستهتر به احترام است از معلم و تادیب کننده دیگران»
و این تادیب و تربیت باید به دور از خشم و تندی باشد. چون با خشونت و سخت دلی نمیتوان نتیجه مطلوب به دست آورد. چنانکه قرآن کریم میفرماید:
«و لو کنت فظاً غلیظ القلب لا نفضوا من حولک»
(اگر درشتخوی و سختدل میبودی، مردم از پیرامون تو میپراکندند.
در روش پرورش اخلاقی کودک و نوجوان از نظر تعالیم اسلامی، محبت و ترحم و مهر به کودک و نوجوان و مدارای با آنها به عنوان سازندهترین و موثرترین عامل تربیتی معرفی شده است.
رسوال اکرم (ص) قولاً و عملاً در طی احادیثی که از ایشان نقل شده و در کتب معتبر ما نیز من جمله حتی در کتب درسی مدارس به صورت داستان آمده است به اهمیت این عامل عاطفی اشاره فرمودهاند؛ آنجا که میفرماید: «احبّوا الصّبیان و ارحموهم ...»
ولی در صورتی که معلم، رفتاری برخلاف فضیلت را در شاگرد مشاهده کند باید دستور پیامبر اسلام (ص) را به یاد آورد که فرمود: «نسبت به کسی که او را تعلیم میدهید و همچنین نسبت به کسی که از او علم و ادب را میآموزید، نرم و ملایم و مهربان باشید.»
با توجه به پندآموزی و تربیت پذیری انسان، امام علی (ع) سفارش میکند که در تربیت کودک و نفس و تربیت افراد جامعه باید شتاب نمود و تربیت را بر هر کار دیگری مقدم داشت. زیرا ممکن است آداب و روشهای زشت و ناروا دلهای پاک را آلوده سازد و تربیت و سازندگی را ناممکن.
خواجه عبدالله انصاری نیز طی یک بیان فلسفی، شاگرد و همه کیفیات روحی و رفتار او را اثر مستقیم شخصیت معلم میداند و علت آن را چنین یاد میکند:
«و نفس انسان در تقلید از کسی که او را نسبت به خود، اعلی و اکمل میشمارد حریض و مولع است. همچنان که فرزند در تقلید از پدر و مادر، و شاگرد در تقلید از معلم حریص و بی اختیار است.»
در قولی دیگر، افلاطون گفته است:
«ای گروه معلمین، وصایا و سفارشهای مرا درک کنید. روش شما با شاگردان روشی مستقیم و معتدل باشد. افراط و تفریط را به کار ندارید و به خدایی که ادب و آیین و دانش را آفرید، شما را سوگند میدهم که از حدود خود تجاوز ننمایید؛ عادات خویش را بشناسید و مقام خود را حفظ کنید و برای شاگردان همچنان آیینهای روشن باشید، تا آنها را مانند خود بار آورید. و آنها را از هر گونه زشتیها و تمایلات نکوهیده و اشتباهات باز دارید، و باعث عادات و خویهای بد در شاگردان نباشید تا جرات و جسارت آنها نسبت به شما زیاد نشود. و سخنی که آنان را منزجر سازد و به زبان نیاورد.
هرگز به خاطر خشم، در صدد تنبیه و تادیب شاگردان بر نیایید و نسبت به آنها به اندازه تواناییشان دروس را القا نمایید و دلهای آنان را با اصرار و تکلیفهای فوقالطاقه، سست و بیجان نسازید.»
باری، سیستم تنبیه و مجازات دانشآموز، آن هم صرفاً با انگیزه عامل تربیت بودن، سیستمی مردود و غیرقابل توجه است. از آن جهت که سیستمی عاری از رحم و عاطفه بوده و احیاناً خطرناک و مرگزا باشد و اصولاً تنبیه در فرهنگ ما، برای انسان در هر مفهوم که به کار گرفته شود غیر منطقی میباشد. قال علی علیهالسلام:
«فانّ العاقل یتّغظ بالاداب و البهائم لا تتعظ الاّ بالضّرب».
(همانان انسانهای عاقل با اندرز و آداب پند میپذیرند؛ اما چهارپایان با زدن.)
یکی از نکات حساس و قابل توجه در هر تربیت که متاسفانه چندان به آن اهمیت داده نمیشود، تفاوتهای فردی در کودک است.
خانوادهها و مدارس صرفاً بزرگ کردن و علم آموختن را به عنوان وظیفه اصلی خود میدانند و از مسائل مهمی بیخبرند که چه بسا عدم پیبردن به آن مهمات در مسیر تربیت مشکلاتی را به بار آورده ولی به علت عدم توجه کامل به آنها و سطحی نگریستن به مسائل کودک مخصوصاً نوجوان، هم خانواده و هم مدرسه از کنار آن بیتفاوت میگذرند.
بارها شده است در خانوادهها پدر و مادر و بزرگتران در مقایسه دو یا چند تن از فرزندانشان، همیشه با تحقیر و سرزنش یکی را بر دیگری برتر دانسته و یا مثلاً زرنگ بودن و کوشا بودن یکی از آنها را به رخ دیگری کشیدهاند و این متاسفانه و صد متاسفانه در محیطهای آموزشی نیز به وفور دیده و ملاحظه شده است که در ارزیابی تعدادی دانشآموز یک مقطع مساوی مثلاً در ماده درسی، انتظار دبیر و اولیای مدرسه این بوده است که حتماً هر شاگرد در کلیه دروس از یک امتیاز مساوی برخوردار باشد و یا این که از نظر اخلاق و رفتار مثل آنچه که مورد انتظار معلم سر کلاس است باشد.
در هر حال، چه در محیط خانواده و چه در مدرسه، آنچه بیش از همه عامل به وجود آمدن تصورات واهی میشود، عدم آگاهی به همین مساله تفاوتهای فردی است. و نداشتن شناخت کافی در این زمینه، ما را بر آن داشته است که اقدام به نتیجهگیریهای زودگذر کرده و احیاناً روی همین نتیجهگیریها به آموزشهای غلط نیز دست زدهایم.
تفاوتهای فردی کودکان و نوجوانان در رشد و تکامل، مرتبیان و معلمان را رهبری میکند به این که بدانند در هر سنی از هر کودک یا نوجوان چه انتظاری باید داشته باشند و نیز دریابند ویژگیهای رفتاری مشترک در کودک و نوجوان کدامند؟
شاید یکی از علتهای پیشداوریها و داوریهای شتابزده نادرست بیشتر ما ناتوانی در مهارت گوشدادن و نگاه کردن است. زیرا معلمان ما غالباً چنین میپندارند که چون انسان اعضای این دو مهارت را به طور طبیعی دارد، پس میتواند به صورت طبیعی هم از آنها استفاده کند؛ غافل از این که دستگاههای حسی انسان به ترتیب و تمرین خاص نیاز دارند و مربیان باید روش و شیوه خوب گوش کردن و خوب نگاه کردن را به دانشآموزان بیاموزند و رشد و گسترش دهند.
فهرست مطالب
مقدمه............................................................................... 4
تـعریف مدیـریت .................................................................. 9
وظایف مدیــر در امــور دانش آمــوزان....................................... 11
پیشنهادها.......................................................................... 22
وظایف مدیـر در امــــور کارکنـــان............................................ 23
وظایف مدیــران در امــور اداری و مالـی ..................................... 27
تعریف جو سازمانی................................................................. 27
تفاوت جو با فرهنگ سازمانی...................................................... 29
عوامل موثر در تعیین جو مدارس.................................................. 33
شاخص های جو سالم سازمانی.................................................... 34
مشکلات مدیریت در مدارس کوچک.............................................. 41
اهم مشکلات در مدارس کوچک................................................... 43
مشکلات اداری و مالی................................................................ 48
اهمیت، فواید و نقش پژوهش در تدریس......................................... 49
مدیران باید بدانند که................................................................. 54
بهبود بخشیدن به مدیریت مدرسه ................................................. 92
مدیریت در کلاس...................................................................... 94
ضرورت و اهمیت مدیریت آموزش.................................................. 95
ده بخش از قلمرو مدیریّت آموزشی.................................................. 100
منابع........................................................................................ 108
مقدمه:
بطور کلی آموزش و پرورش به عنوان یکی از عظیمترین و فراگیرترین نهادهای اجتماعی شناخته شده است که اکثر مردم به نوعی با آن در ارتباط میباشند. آموزش و پرورش منشاء بالقوة تغییرات مهم و ارزشمند در تمامی ابعاد مختلف زندگی افراد و جامعه میباشد. با توجه به این گستره و اهمیت و با توجه به پیچیدگی حاکم بر فعالیتهای آموزشی، مشخص میشود که اداره مطلوب سازمانهای آموزشی کاملاً وابسته به انجام فعالیتهایی است که به صورتی دقیق و منظم در پرتو فعالیتهای علمی و پژوهشی تدارک دیده شده باشند. با توجه به این حساسیت است که در نظام تعلیم و تربیت، هیچ تصمیم و برنامه فراگیری نباید قبل از تأیید صحت و درستی آن به مرحلة اجرا در آید. این تأیید عموماً از طریق استفاده از روشهای علمی، قابل دسترسی است.
برای کنترل، نظارت و ارزشیابی، فعالیتهای این نهاد گسترده و پیچیده و همچنین حصول اطمینان از صحت اجرای برنامههای آن، شیوهها و تدابیر قابل اتکایی وجود دارد که مهمترین آنها «پژوهش» میباشد. ضرورت و اهمیت «پژوهش» در نظام آموزش و پرورش احساس شده و حمایت بیشتری را میطلبد. در این مقاله، ابتدا برخی از کلمات و اصطلاحات کلیدی تعریف شده و سپس به نقش پژوهش در تدریس پرداخته میشود.
- دیوئی (Dewey)[1][1][1] (1933) در کتاب «چگونه ما فکر میکنیم» میگوید : اولین مرحلة تحقیق احساس وجود یک «مشکل» است به این معنی که پژوهشگر، در کار خویش با «مانع» یا «مشکلی» روبرو گردیده است که در حل آن ابهام یا تردید دارد. (4)
- تحقیق علمی یک عمل دستوری است و هدف آن کشف حقیقت درباره موضوعی است که مورد تحقیق واقع میشود. حقیقت علمی یک آگاهی Information واقعی و عینی از علل و آثار پدیدهها و ارتباط آنها با همدیگر است. چنین حقیقتی یک واقعه Fact یا یک قانون علمی خوانده میشود. تحقیق علمی حرکتی است از حالت علم کمتر به حالت علم بیشتر از مجهول به معلوم.
این حرکت شامل مراحل مشخصی است که به ترتیب خاص و هر یک با روش معین انجام میگیرد.
دانلود سوالات استخدامی رشته تخصصی هنرآموز صنایع سرامیک آموزش و پرورش
تمامی موارد ذکر شده در لیست زیر در بسته ی مذکور (سوالات تخصصی هنر آموز صنایع سرامیک) به صورت یکجا موجود می باشند.
معرفی محتویات موجود در این بسته:
۱– اصل دفترچه سوالات اختصاصی رشته هنرآموز صنایع سرامیک آموزش و پرورش، برگزار شده در سال ۱۳۸۹ شامل ۵۰ سوال و فاقد پاسخنامه
۲– دفترچه سوالات عمومی آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش در سالهای گذشته، به شرح زیر:
– دفترچه سوالات عمومی وزارت آموزش و پرورش در سال ۸۴ (+ پاسخنامه)
شامل ۶۰ سوال از دروس معارف اسلامی، ادبیات، روشها و فنون تدریس، روانشناسی تربیتی، سنجش و اندازه گیری و زبان خارجی
– دفترچه سوالات عمومی وزارت آموزش و پرورش در سال ۸۶ (+ پاسخنامه)
شامل ۶۰ سوال از دروس معارف اسلامی، ادبیات، روشها و فنون تدریس، روانشناسی تربیتی، سنجش و اندازه گیری و زبان خارجی
– دفترچه سوالات عمومی وزارت آموزش و پرورش در سال ۹۰ شامل ۱۰۰ سوال (+ پاسخنامه)